English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 65 (6077 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
voice operated U با کار افت صدایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
howler U صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
howlers U صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
tu whit tu whoo U صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
tu-whit tu-whoo U صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
cuckoo clock U ساعت دیواری زنگی که در سرساعت صدایی شبیه صدای فاخته میکند
cuckoo clocks U ساعت دیواری زنگی که در سرساعت صدایی شبیه صدای فاخته میکند
growl U خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
growled U خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
growling U خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
growls U خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
knell U صدایی زنگ
text U وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
texts U وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
chuck U جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
chucked U جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
chucks U جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
twang U صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
twanged U صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
twanging U صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
twangs U صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
recite U با صدایی موزون خواندن
recited U با صدایی موزون خواندن
recites U با صدایی موزون خواندن
reciting U با صدایی موزون خواندن
zing U صدایی شبیه جیغ
whinnied U صدایی شبیه شیهه
whinnies U صدایی شبیه شیهه
whinny U صدایی شبیه شیهه
whinnying U صدایی شبیه شیهه
unison U هم صدایی
unison U یک صدایی
tonic U صدایی اهنگی
tonics U صدایی اهنگی
assonance U هم صدایی قافیهء وزنی یا صدایی
baryphonia U کلفت صدایی
conconancy U هم صدایی
consonance U هم صدایی
consonantal U بی صدایی
equisonance U هم صدایی
euphonical U مبنی برخوش صدایی یاسهولت ادا
feep U صدایی که ترمینال برای جلب توجه استفاده کننده ایجاد میکند
homophony U هم صدایی
infrasound U صدایی با توان و دامنه بسیارو فرکانس بسیار کم
melodiousness U خوش صدایی
monaural U یک صدایی
monophony U یک صدایی
motet U سرود چند صدایی
noiselessness U بی صدایی
pentatonic U پنج صدایی
phonic U صدایی صدا دار
plangency U پر صدایی
pretone U هجا یا صدایی که پیش ازهجا تکیه دارواقع شود
round vowel U حرف صدایی که درتلفظ ان باید دهان یا لب را گرد کرد
tanyphonia U نازک صدایی
the quantity of a vowel U کوتاهی وبلندی حرف صدایی کمیت حرف مصوت
trachyphonia U زمخت صدایی
voice frequency U بسامد صدایی
voice grade channel U مجرای از درجه صدایی
voice grade channel U ارتباطات کامپیوتر به کامپیوتر بااستفاده از خطوط عادی بکاربرده شده در ارتباطات تلفنی مجرای از دریچه صدایی
voice key U کلید صدایی
voice operated device U دستگاه با کار افت صدایی
what noise is that? U این چه صدایی است
music to one's ears <idiom> U صدایی که شخص دوست دارد بشنود
Brontide U نوعی صدا [صدایی خفه شده و آرام که در برخی از مناطق زلزله خیز، به خصوص در امتداد سواحل و روی دریاچه ها شنیده میشود و تصور میرود که به دلیل لرزشهای ضعیف زمین باشد.]
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
1Otherwise, throw in a rimshot hit every now and then
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com